بسم الله الرحمن الرحیم.قسمت دوم از مجموعه سه قسمتی آشنایی با حضرت زهرا از منتهی الامال در زیر آوردم.
فصل دوّم : در بیان برخى اسامى والقاب شریفه
حضرت فاطمه (ع ) وبرخى ازفضائل آن جناب
ابن بابویه به سند معتبر از یونس بن ظبیان روایت کرده است که حضرت صادق علیه السّلام فرموده که فاطمه علیهاالسّلام را نُه نام است نزد حق تعالى : فاطمه علیهاالسّلام وصدیقه ومُبارکه وطاهره وزکیّه وراضیه ومرضیّه ومُحدّثه وزهراء. پس حضرت فرمود که آیا مى دانى که چیست تفسیر فاطمه ؟ یونس گفت ، گفتم : خبر ده مرا از معنى آن اى سیّد من ؛ حضرت فرمود: فُطِمَتْ مِنَ الشَّر؛ یعنى بریده شده است از بدیها، پس حضرت فرمود که اگر امیرالمؤ منین علیه السّلام تزویج نمى نمود اورا، کفوى ونظیرى نبود اورا بر روى زمین تا روز قیامت نه آدم ونه آنها که بعد از او بودند.(1)
علامه مجلسى رحمه اللّه در ذیل ترجمه این حدیث فرموده که (صدیقه ) به معنى معصومه است ، و(مبارکه ) یعنى صاحب برکت در علم وفضل وکمالات و معجزات واولاد کرام و(طاهره ) یعنى پاکیزه از صفات نقص و(زکیّه ) یعنى نموّ کننده در کمالات وخیرات و(راضیه ) یعنى راضى به قضاى حق تعالى و(مرضیه ) یعنى پسندیده خدا ودوستان خدا و(محدّثه ) یعنى مَلَک با اوسخن مى گفت و (زهراء) یعنى نورانى به نور صُورى ومعنوى . وبدان که این حدیث شریف دلالت کند بر اینکه امیرالمؤ منین علیه السّلام از جمیع پیغمبران واوصیاى ایشان به غیر از پیغمبر آخرالزّمان افضل مى باشد بلکه بعضى استدلال بر افضلیت فاطمه زهرا علیهاالسّلام بر ایشان نیز کرده اند انتهى .(2)
ودر احادیث متواتره از طریق خاصّه وعامّه روایت شده است که آن حضرت را براى این فاطمه نامیده اند که حق تعالى اورا وشیعیان اورا از آتش جهنم بریده است .(3)وروایت شده که از حضرت رسول صلى اللّه علیه وآله وسلّم پرسیدند که به چه سبب فاطمه را بتول مى نامى ؟ فرمود: براى آنکه خونى که زنان دیگر مى بینند اونمى بیند، دیدن خون در دختران پیغمبران ناخوش است .(4)
شیخ صدوق رحمه اللّه به سند معتبر روایت کرده است که چون حضرت رسول صلى اللّه علیه وآله وسلم از سفرى مراجعت مى فرمود اوّل به خانه حضرت فاطمه علیهاالسّلام تشریف مى بردند ومدتى مى ماندند وبعد از آن به خانه زنان خود مى رفتند؛ پس در بعضى از سفرهاى آن حضرت جناب فاطمه علیهاالسّلام دو دستبند وگلوبند وگوشواره از نقره ساخت وپرده بر دَرِ خانه آویخت ، چون آن جناب مراجعت فرمود به خانه فاطمه علیهاالسّلام تشریف برد واصحاب بر در خانه توقف نمودند چون حضرت داخل خانه شد وآن حال را در خانه فاطمه مشاهده فرمود، غضبناک بیرون رفت وبه مسجد درآمد وبه نزد منبر نشست ، حضرت فاطمه دانست که حضرت براى زینتها چنین به غضب آمدند، پس گردنبند ودست برنجها وگوشواره ها را کند وپرده ها را گشوده وهمه را به نزد آن جناب فرستاد وبه آن شخص که آنها را مى برد گفت به حضرت بگوکه دخترت سلام مى رساند ومى گوید اینها را در راه خدا بده . چون آنها را به نزد آن حضرت آوردند سه مرتبه فرمود: کرد فاطمه آنچه را که مى خواستم پدرش فداى اوباد! دنیا از براى محمّد وآل محمّد نیست اگر دنیا در خوبى نزد خدا برابر پشه اى بود خدا در دنیا کافران را شربتى آب نمى داد؛ پس برخاست وبه خانه فاطمه علیهاالسّلام داخل شد.(5)
شیخ مفید وشیخ طوسى از طریق عامه روایت کرده اند که حضرت رسول خدا صلى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود که فاطمه پاره تن من است هرکه اورا شاد گرداند مرا شاد گردانیده است وهرکه اورا آزرده کند مرا آزرده است ، فاطمه علیهاالسّلام عزیزترین مردم است نزدمن .(6)
وشیخ طوسى از عایشه روایت کرده است که مى گفت : ندیدم احدى را که در گفتار وسخن شبیه تر باشد از فاطمه به رسول خدا صلى اللّه علیه وآله وسلّم چون فاطمه به نزد آن حضرت مى آمد اورا مرحبا مى گفت ودستهاى اورا مى بوسید ودر جاى خود مى نشاند، چون حضرت به خانه فاطمه مى رفت برمى خاست واستقبال آن حضرت مى کرد ومرحبا مى گفت ودستهاى آن حضرت را مى بوسید.(7)
قطب راوندى مُرسلاً روایت کرده است که چون حضرت فاطمه علیهاالسّلام از دنیا رحلت فرمود اُمّ اَیْمَن سوگند یاد کرد که دیگر در مدینه نماند؛ زیرا که نمى توانست جاى آن حضرت را خالى ببیند پس ، از مدینه متوجه مکه شد در بعضى از منازل او را تشنگى عظیمى روى داد چون از آب ماءیوس شد دست به سوى آسمان دراز کرد وگفت : خداوندا! من خادمه حضرت فاطمه علیهاالسّلام ام ، آیا مرا از تشنگى هلاک خواهى کرد؟ پس به اعجاز فاطمه علیهاالسّلام دَلْوآبى از آسمان براى اوبه زیر آمد چون از آن آب بیاشامید تا هفت سال محتاج به خوردن وآشامیدن نگردید، مردم او را روزهاى بسیار گرم براى کارها مى فرستادند تشنه نمى شد.(8)
(1) (الخصال شیخ صدوق ) 2/414، باب التسعة ، حدیث سوم .
(2) جلاء العیون ص 162، چاپ سرور، قم .
(3) جلاء العیون ص 165؛ (فضائل پنج تن ) آیت اللّه فیروز آبادى 4/9.
(4) (معانى الاخبار) شیخ صدوق ص 64، (روضة الواعظین ) 1/149 .
(5) (امالى شیخ مفید) ص 305 ، مجلس 41، حدیث 348 .
(6) (امـالى شـیـخ مـفـیـد) ص 159، (امـالى شـیـخ طوسى ) ص 24، مجلس اول ، حدیث 30.
(7) (امالى شیخ طوسى ) ص 400، مجلس 14، حدیث 892.
(8) (الخرائج راوندى ) 2/530.
اثر (تسبیحات ) حضرت زهرا علیهاالسّلام
مؤ لف گوید: که فضایل ومناقب آن مخدره زیاده از آن است که در اینجا ذکر شود وما چون بنابر اختصار داریم به همین قدر اکتفا مى کنیم وبرکاتى که از آن بى بى به ما رسیده از جمله (تسبیح ) معروف آن حضرت است که احادیث در فضیلت آن بسیار است وکافى است آنکه هر که مداومت کند به آن ، شقى وبدعاقبت نمى شود، و خواندن آن بعد از هر نمازى بهتر است نزد حضرت صادق علیه السّلام از هزار رکعت نمازگزاردن در هر روزى ،(1)وکیفیت آن عَلَى الاَْشْهَر سى وچهار مرتبه اللّهُ اَکْبَرُ وسى وسه مرتبه اَلْحَمْدُللّه وسى وسه مرتبه سُبْحانَ اللّه است که مجموع صد مى شود. ودیگر (دعاى نور) است که آن حضرت تعلیم حضرت سلمان رضى اللّه عنه کرده وفرموده اگر مى خواهى در دنیا هرگز ترا تب نگیرد مداومت کن بر آن ، وآن دعا این است :
بِسْمِ اللّه الرّحمن الرَّحیم
بِسْمِ اللّهِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ بِسْمِ اللّهِ الذَّى هُوَ مُدَبِّرُ الاُمُورِ بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ اَلْحَمْدُ للّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَ اَنْزَلَ النُّورَعَلَى الطُّورِ فى کِت ابٍ مَسْطُورٍ فى رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَل ى نَبِی مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُلِلّهِ الَذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلىَ السَّراءِ وَالضَّرا ء مَشْکُورٌ وَ صَلَّى اللّهُ عَل ى سَیِّدِن ا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ.
سلمان گفت چون از حضرت فاطمه علیهاالسّلام آموختم آن را به خدا قسم به بیشتر از هزار نفر از اهل مکه ومدینه که مبتلابه تب بودند آموختم پس همه شفا یافتند به اذن خداى تعالى .(2)ودیگر نماز استغاثه به آن مخدّره (صلوات اللّه علیها) است که روایت شده هرگاه ترا حاجتى باشد به سوى حق تعالى وسینه ات از آن تنگ شده باشد پس دورکعت نماز بکن وچون سلام نماز گفتى سه مرتبه تکبیر بگووتسبیح حضرت فاطمه علیهاالسّلام بخوان پس به سجده برووصد مرتبه بگوی ا مَولا تى ی ا ف اطِمَةُ اَغی ثی نى ، پس جانب راست رورا بر زمین گذار وهمین را صد مرتبه بگو، پس به سجده برووهمین را صد مرتبه بگو، پس جانب چپ رورا بر زمین گذار وصد مرتبه بگو، پس باز به سجده برووصد وده مرتبه بگووحاجت خود را یاد کن ، به درستى که خداوند بر مى آورد آن را ان شاء اللّه تعالى .(3)
ودیگر محدّث فیض در (خلاصة الاذکار) نقل کرده از حضرت زهرا علیهاالسّلام روایت است که حضرت رَسُول صلى اللّه علیه وآله وسلّم بر من وارد شد در وقتى که رختخواب خود را پهن کرده بودم ومى خواستم بخوابم ، فرمود: اى فاطمه ! مخواب مگر بعد از آنکه چهار عمل به جا آورى : ختم قرآن کنى ، وپیغمبران را شفیعان خود گردانى ، ومؤ منین را از خود خشنود گردانى ، وحج وعمره بکنى . این را فرمود وداخل نماز شد، من توقف کردم تا نماز خود را تمام کرد، گفتم : یا رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله وسلّم ! امر فرمودى به چهار چیزى که من قدرت ندارم در این وقت آنها را به جا آورم ؛ آن حضرت تبسّم کرد وفرمود: هرگاه بخوانى قُلْ هُوَ اللّهُ را سه مرتبه ، پس گویا ختم قرآن کردى وهرگاه صلوات بفرستى بر من وبر پیغمبران پیش از من ، ما شفیعان توخواهیم بود در روز قیامت وهرگاه استغفار کنى از براى مؤ منین ، پس تمامى ایشان از توخشنود شوند، وهرگاه بگوئى سبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ وَلا اِل هَ اِلااللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ پس گویا حج وعمره کرده اى .(4)
فقیر گوید: شیخ ما در (مستدرک ) فرموده که بعض معاصرین ما از اهل سنت در کتاب (خلاصة الکلام فى امرآء البلد الحرام ) این دعا را از بعض عارفین نقل کرده :
اَللّهُمَّ رَبَّ الْکَعْبَةِ وَب انی ها وف اطمةَ وَاَبیها وَبَعِل ها وَبَنیه ا نَوِّرْ بَصَری وَ بَصیرتی وَسِرّی وَسَریَرتی وبه تحقیق که به تجربه رسیده این دعا براى روشنى چشم وهرکه بخواند این دعا را در وقت سرمه کشیدن حق تعالى نورانى کند چشم اورا.(5)
(1) (بحار الانوار) 85/332.
(2) (بحار الانوار) 43/67 .
(3) (ناسخ التواریخ ) 4/149، رحلى ، چاپ امیرکبیر.
(4) (خـلاصـة الاذکـار) ص 45 ـ 46، نـسخه خطى کتابخانه مسجد اعظم به شماره 3009.
(5)